معنی مهران رجبی
حل جدول
از بازیگران سریال پرده نشین
از بازیگران سریال گذر از رنجها
از بازیگران فیلم انارهای نارس
از بازیگران فیلم خانه پدری
از بازیگران فیلم معراجیها
از بازیگران سریال دردسرهای عظیم
بازیگر فیلم ساعت شلوغی
از بازیگران سریال روزهای بد بهدر
از بازیگران فیلم کالسکه
لغت نامه دهخدا
رجبی. [رَ ج َ] (اِخ) دهی است از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاه. سکنه ٔ آن 200 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولات عمده ٔ آن غلات و حبوب و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
مهران
مهران. [م ِ] (اِخ) نام رودی است نزدیک تبریز. مهران رود. (آنندراج). رجوع به مهران رود شود.
مهران. [م ِ] (اِخ) دهی است از دهستان ززوماهرو بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
مهران. [م ِ] (اِخ) دهی است جزء دهستان بالای بخش طالقان شهرستان تهران. با 636 تن سکنه. آب آن از رودخانه ٔ پیراجان تأمین می شود و محصول آن غلات، ارزن، علف کوهی، سیب زمینی، گردو و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
مهران. [م ِ] (اِخ) نام رود سند است. (آنندراج). نام رودی که از سمت مشرق آغازد و از جهت جنوب به سوی مغرب متوجه می شود و در طرف پایین سند به دریای فارس می ریزد. (از معجم البلدان). رودی است بر مشرق سند. (حدود العالم). رودی است به مغرب هند.
گویش مازندرانی
نوعی خربزه ی بسیار شیرین محلی که محل کشت اصلی آن لنگرود است...
معادل ابجد
511